بنی ادم اعضای یکدیگرند سر لقمه نانی به هم می پرند
یه روز یه سرباز تو قزوین پولش می افته خم میشه می گیره متوجه کسی انگشتش نکرد تعجب میکنه میره از یه مرده میپرسه چرا هیچکس انگشتم نکرد مرده میگه من کسآیی که انگشت کردم تو این لیست رو دیوار نوشته ببین اسمت هست سرباز از اون بالا میخونه میآد تا پایین خم بشه اون زیرو بخونه مرد انگشتش میزنه میگه حالا اسمتو اون زیر بنویس.
ترکه میره استخر آهنگ تایتانیک میذارن غرق میشه
یه مار بوآ میره تو شرت عربه موقع وارد شدن میگه :رخصت پهلوون
به یک رشتی میگن زنت کو؟ میگه حمید
ترکه شرت گلگلی میپوشه میگوزه گلاش میریزه
یکبار یک چس و گوز میرن دزدی چسه به گوزه میگه تو بیدارش کن من خفش کنم
پیرزنه زنگ ميزنه به 110ميگه يك نفر ميخاد به من تجاوز كنه اخ وخ اخ وخ فردابياين بگيرينش
یه مورچه با پشه ازدواج میکنن بچه دار نمیشن ؟ چون مورچه موقع خواب پشه بند می زده
به يكي ميگن پدرومادرت باهم چطوري هستن ميگه اي روزهامثل سگ وگربه شبها مثل پيچ ومهره
ترکه جلوي دبيرستان دخترانه ميافته تو جوب! واسه اينکه ضايع نشه ميگه: هر کي منو در آورد مال خودش
يه بار يه عرب جفت يه راننده ميشينه به راننده ميگه ولك چپش كن يكم بخنديم
ترکه مي خواسته زير دريايي آمريکايي ها رو غرق کنه در مي زنه و فرار مي کن
رشتي را پاس بداريم: كفش : نفربر، دمپايي : منبر، ماشين : مراكش ، آينه : من درش پيدا، شيشه : اونورش پيدا، حمام : پاكستان، دوش: آب چرخ كن ، چنگال : يكي بود يكي نبود، بادمجان: خيار عزادار ، كشتي : تش خيس ، قايق : كفتر، ويلن : ميره و مياد خوشم مياد، مگس : پرويز ، خرمگس: سيد پرويز ، مادر: رسواي عالم ، پدر: معماي ناشناخت
ترکه زری امام رضا رو گرفته بوده و هی میگفته این دست منو خوب کن یه زنه میاد پشتش شروع میکنه به دعا کردن خدا به من بچه بده ترکه میگن خانوم اینجا ارتوپدی* زنان زایمان اونوره
بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و درانسان چیزی بزرگتر از فکر او - همیلتون
آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همهی انسانها برابرند - مارتین لوترکینگ
در باغ دلت شاخه اي از ياس نبود اشکت که چکيد ديدم المـاس نبود بعد از نگه تو عاقبت فهميدم در شهر تو کس طالب احساس نبود
گرفتم شيشه ي مهرت به دستم ز عطر بوسه هايت مست مستم به پاي جام چشمـهـــايت عزيــزم تمام هستي خود را شکســتــم
هنوزم در انتظارت پشت پنجره مي شينم تا که شايد سايه تو روزي در خم کوچه ببينم چشم من اسير قاب سرد اين پنجره ها شد دنبال اوني که رفت و تو غبار جاده گم شد آسمون داره مي باره رو سياهه پشت شيشه در کمين نشسته خورشيد چادر ابر وا نمي شه
آسمان رنگي دگر شد با رفتن تو ديدگانم خونين و تر شدم ديگر توان شعر گفتن در برم نيست با رفتن تو عصر من با ناله سر شد غمگين ترينم در نبودت بين ياران خون از دو چشمم گشته جاري همچو باران تنها ترين ماواي من بعد از تو دلدار ميخانه است و جمع پاک غمگساران چشم به در تا عاقبت روزي بيايي پايان دهي بر غصه و درد و جدايي
يه اصفهاني خيلي اوقاتش تلخ بود. دوستش ازش علت اوقات تلخيش رو پرسيد. جواب داد: اخه دندانه شونه سرم شكست. دوستش گفت: خوب از دندانه هاي ديگه شونه ات استفاده كن. اصفهانيه گفت: اخه اين اخرين دندانه شونه ام بود !
يه نفر زنگ ميزنه خونه دوست دخترش، باباي طرف گوشي رو برميداره، هول ميشه ميگه: ساعت شانزده و پنجاه و چهار دقيقه
بيبنم اگه يه روز از خواب بيدار بشي ببيني اون که دوستش داري گذاشته رفته...
صبحونه چي مي خوري؟
چند شب دل ما با گریه خو کرد چه شبها با تو بودن ارزو کرد
چند شب تا سحر نقش خیالت کنار ما نشست و گفتگو کرد
یه دکتر اصفهانی زنش میمیره روی سنگ قبرش می نویسه: آرمگاه زری همسر دکتر رحیمی مختصص زنان و زایمان، مطب: خیابان جلفا کوچه سوم پلاک 20
اصفهانی ازدواج میکنه برای اینکه خرجش کمتر بشه تنها میره ماه عسل
اصفهانيه يه موز ميخوره تا يه هفته دستشويي نميره
بچه یه اصفهانی شکم درد میگیره میبرنش بیمارستان دکتره بعد از عمل از اتاق عمل میاد بیرونو میگه الحمد و لله عمل با موفقیت انجام شد و ما این سکه 5 ریالی رو از شکم بچه در اوردیم اصفهانیه میره جلو میگه آقای دکتر اول 5 ریال ما رو بدین حسابمون با هم قاطی نشه
از تركه ميپرسن عاروق چيه ميگه سلسله گوزهايي كه راه خود را گم كرده اند.
مي دوني چرا همه جوك ها با يه روز شروع مي شه؟چون شبا مورد منكراتي داره!
به غضنفر ميگن: با «اختاپوس» جمله بساز. ميگه: اوخ، تا پوستم نسوخته برم تو سايه
يه كلاغ توي اسمون تخم ميزاره ولي تخمش نمي يوفته بشكنه ميدوني چرا؟؟؟ چون پوشيده بوده........
همیشه شنیدم از مادر که : مروارید ها در صدفها پنهانند و صدفها در آب با تمام وجود صدا می کنم خدا را ... ای خدای دریاها به دلمان غواصی بیاموز
انسان پدیده ای غریب است ، به فتح هیمالیا می رود به کشف اقیانوس آرام دست می یابد ، به ماه و مریخ سفر می کند تنها یک سرزمین است که هرگز تلاش نمی کند آن را کشف کند و آن دنیای درونی وجود خود اوست
مي دوني شباهت تو با گل چيه؟
هر دو تون عشقين با اين تفاوت که گل عشق زنبور عسله ولي تو عشق
مگس!
شاعري فرموده است.مزن زن راولي چون برستيزدچنانش زن كه هرگز بر نخيزد
تركه تو مسابقه 20 سوالي شركت مي كنه مجري باهاش تباني ميكنه ميگه جواب انبر دستيه
تركه: ميگه تو جيب جا ميشه
مجري : نه
تركه: عجب انبر دستي بزرگي
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: اس ام اس ، ،
برچسبها:













































